در گزارشی که توسط دنیای اقتصاد منتشر شده، آمده است: طبیعتا نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی و افغانستان، همکاری و گفتوگوهای نزدیک با تهران را برای این سازمان ایجاب میکرد. همین امر نیز باعث شد تا چهار سال پس از تاسیس رسمی آن، ایران نیز به سادگی به عضویت ناظر در این سازمان درآید.
در سال ۲۰۰۵ چهار کشور از جمله ایران، پاکستان، هند و بلاروس به عضویت ناظر این سازمان در آمدند که طی سالهای پس از آن دو کشور هند و پاکستان توانستند به عضویت دائم ارتقا یافته و ایران و بلاروس کماکان به عنوان عضو ناظر همکاری خود را با این سازمان ادامه دهند. با وجود آنکه طی سالهای اخیر جمهوری اسلامی ایران علاقهمندی خود را برای تبدیل وضعیت به عضویت دائم در این سازمان نشان داده است، تاکنون نتوانسته به این مهم دست یابد.
تا سال ۲۰۱۵ و امضای رسمی توافق هستهای از سوی ایران و کشورهای ۱+۵، تحریمهای بینالمللی علیه ایران و بهطور ویژه قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان مانع اصلی حقوقی پیشروی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای مطرح میشد. این موضوع بهطور صریح از طرف مقامات رسمی این سازمان و کشورهای تاثیرگذار نظیر روسیه و چین طرح شده است. در همین حال سیاست تقابلجویانه ایران با غرب نیز که میتوانست بر روند همکاریهای گسترده اقتصادی و سیاسی روسیه و چین با غرب تاثیر بگذارد منطق پیوست شده به این مانع حقوقی بود.
با این حال از جولای ۲۰۱۵ و با رسمی شدن برجام در وین که متعاقب آن تصویب بیانیه ۲۲۳۱ در شورای امنیت سازمان ملل متحد را نیز در بر داشت، بهطور رسمی نخستین مانع عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای برداشته شد. به همین منوال، اجرای دقیق تعهدات ایران به مفاد برجام و تعامل نزدیک تهران با مسکو و پکن در روند پس از آن، نوعی اعتماد متقابل میان طرفین به وجود آورد.
از سوی دیگر، به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا از سال ۲۰۱۶ شرایط را در حوزه سیاست بینالملل نیز برای چین و روسیه تغییر داد. روسیه از سال ۲۰۱۴ و با آغاز بحران اوکراین تقابل بیسابقهای را با غرب تجربه کرد که گامهای دیگر آن را میتوان در تحولات اخیر بلاروس، ماجرای الکسی ناوالنی و بهویژه تحرکات نظامی اخیر ملاحظه کرد. چین نیز در همین حال در بحران تایوان، مسائل امنیتی هنگکنگ، تحرکات آمریکا در دریای چین جنوبی و به ویژه در ماجرای مسلمانان اویغور، روند بیسابقهای از تهاجم غرب را تجربه کرده است.
بیشتر بخوانید:
رویکردهای تهاجمی و بیپروای دونالد ترامپ در آغاز جنگ تجاری با پکن و تهدید مستقیم منافع مسکو که بروز چالشهای جدی در همکاریهای راهبردی این بازیگران به وجود آورد، نگاه این کشورها را به ابعادِ تقابل با غرب تاحدودی تغییر داد. همین امر نیز به عنوان منطق سیاسی جدید در شانگهای، میتوانست عضویت ایران را در این سازمان تسهیل کند.
با این حال، بروز اختلافات سیاسی بین ایران و تاجیکستان عاملی بود که حتی پس از رفع موانع فوقالذکر نیز نتوانست عضویت دائم ایران را در سازمان همکاری شانگهای موجب شود. در آخرین تلاش رسمی ایران برای جلب اتفاق نظر کشورهای عضو در این سازمان در سال ۲۰۱۷، تاجیکستان بنا به دلایل مختلف سیاسی و امنیتی، تنها مخالف عضویت ایران بود. با این حال طی دو سال اخیر که به نظر میرسد روند بازیابی مناسبات تهران و دوشنبه نیز به نتایج ملموسی منتهی شده، نظر تاجیکستان تغییر کرده است. چند ماه پیش نظامالدین زاهدی، سفیر تاجیکستان در تهران در یک کنفرانس مطبوعاتی که به مناسبت ریاست دورهای این کشور بر سازمان همکاری شانگهای برگزار شد، نخستین بار نشانههایی از تغییر دیدگاه تاجیکستان را ارائه داد.
هفته گذشته و در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی، سراجالدین مهرالدین، وزیر امور خارجه تاجیکستان بهطور رسمی اعلام کرد در صورت اتفاق آرای کشورهای عضو، این کشور نیز مخالفتی با عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای ندارد.
مهرالدین با این اظهارنظر رسمی و رسانهای، عملا توپ عضویت دائم ایران را در زمین مسکو و پکن انداخت. پیش از این برخی تحلیلها علت مخالفت تاجیکستان با عضویت ایران در شانگهای را بازتابی از دیدگاههای روسیه و چین مطرح میکردند. اکنون به نظر میرسد مادامی که هیچ کدام از کشورهای عضو مخالفت رسمی خود را با عضویت دائم ایران مطرح نکردهاند، این امر منوط به تصمیم مسکو و پکن است.
همچون سال ۹۲، یکی از نخستین سفرهای خارجی رئیسجمهور جدید ایران، حضور در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای خواهد بود. در شهریور سال ۹۲ حسن روحانی کمتر از دو ماه از آغاز فعالیت دولت یازدهم، در بیشکک با سران کشورهای عضو دیدار و گفتوگو کرد. در دولت سیزدهم نیز انتظار میرود سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور منتخب در یکی از نخستین سفرهای خود برای شرکت در نشست سران کشورهای عضو و ناظر، عازم دوشنبه شود. با این حال در این دو سفر یک نقطه تمایز کلیدی وجود دارد. روحانی زمانی برای شرکت در اجلاس شانگهای به بیشکک رفت که سیاست خارجی دولت یازدهم را تعامل با غرب و حلوفصل مساله هستهای مطرح میکرد، اما در حال حاضر، اظهارنظرهای رسمی و غیررسمی زیادی از سیاست راهبردی «نگاه به شرق» در دولت سیزدهم وجود دارد.
حجتالاسلام رئیسی بهطور صریح یکی از اولویتهای اصلی دولت سیزدهم را توسعه تعاملات ایران با کشورهای غیرغربی، با نگاه ویژه به روسیه و چین عنوان کرده است. حضور گزینههایی همچون مهدی صفری برای وزارت امور خارجه که تجربه ماموریت دیپلماتیک در روسیه و چین را در کارنامه دارد نیز به خوبی موید همین نگاه است.
در این چارچوب، عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای در یک فرآیند پایدار، میتواند نقطه آغاز استراتژی عملگرایانه نگاه به شرق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشد. این امر یک مزیت مهم برای ارائه امتیازات مشابه از سوی چین و روسیه به دولت سیزدهم میدهد که میتواند نقشی همانند «برجام» در دولت دوازدهم ایفا کند.البته باید اشاره داشت که عضویت ایران در این سازمان یک پروسه پیچیده و چندساله را میطلبد. به گفته وزیر امور خارجه تاجیکستان، فرآیند عضویت کشورهای جدید چهار مرحله دارد که در یک مکانیزم خاص اجرا میشود. مهرالدین با اشاره به تجربه عضویت هند و پاکستان، تکمیل این فرآیند را متضمن گذراندن چند سال عنوان کرده است. با این حال، موافقت رسمی سران کشورهای عضو نقطه آغاز این فرآیند خواهد بود. در صورت رفع تمام موانع و پیادهسازی کامل و موفق استراتژی نگاه به شرق، میتوان انتظار داشت عضویت ایران در این سازمان در سالهای ۱۴۰۲ یا ۱۴۰۳ نهایی شود.