در یک سال گذشته بازار سرمایه ایران وضعیت مناسبی نداشته، به طوری که شاخص کل افتی 50 درصدی را تجربه کرده است.
به گزارش تجارت ایران و چین، با وجود روند نزولی بورس در یکسال گذشته در ایران، چند ماهی است که بورس دوباره سیر صعودی خود را از سر گرفته است و به شرایط متعادل خود نزدیک میشود. مشابه این وضعیت در بازار سرمایه ایران را سهامداران چینی نیز تجربه کردهاند، با بررسی الگوی چینی مسیر رو به جلوی بورس در ایران برای سهامداران روشنتر میشود.
برای دسترسی سریع تر به اخبار عضو اینستاگرام تجارت ایران و چین شوید
در گزارشی که توسط بورسان منتشر شده، آمده است: رشد بازار سرمایه با سیکل صعودی قبلی که در سال 1398 و 1399 رخ داد تفاوتهای جالبی دارد. نکته جذاب رشد اخیر بورس رفتار معکوس حقیقی و حقوقیها نسبت به دوره قبلی رشد است.
در سیکل صعودی پیشین بازار شاهد پمپاژ و تزریق حجم عظیمی پول از سوی حقیقیها به بازار سرمایه بودیم اما اینبار برعکس این موضوع در حال شکلگیری است و این حقوقیها هستند که بازار را داغ کردهاند. مشابه اتفاقی که اکنون در بورس تهران رخ میدهد در سالهای 2015 و 2020 در بازار سهام چین هم به وقوع پیوسته است. اینگونه به نظر میرسد که همانطور که مورخان میگویند، تاریخ تکرار میشود و در حال تجربه آن هستیم.
بازار سهام چین در سال 2015 تجربه تلخی همچون بازار سهام ایران را تجربه کرد. پیش از اینکه این اتفاق بیافتد ارزش بازار سهام چین سالانه حدود 150 درصد رشد میکرد و افراد به این بازار به چشم سنگری امن جهت رشد قدرت مالی خود نگاه میکردند.
بیشتر بخوانید:
در وصف این دوران نیکلاس لردی در نیویورک تایمز میگوید که بخش عمده و غیرطبیعی از منابعی که درآن دوران سوخت جهشهای عجیب بازار را فراهم میکرد، توسط سرمایهگذاران خرد فراهم میشد و بخش قابل توجهی از این منابع پولهای قرضی بود. بازار در آن برهه قبل از ریزش به شیوهای ورای باور ارزشگذاری شده بود. اما هنگامی که قیمتها اندکی کاهش یافت خیل عظیمی از سرمایهگذاران اقدام به فروش سهام خود کردند که همین موضوع سبب ریزش عمیق این بازار گردید.
شباهت بورس تهران به بازار سهام شانگهای
از اواسط سال 2015 میلادی حباب بازار سهام شانگهای ترکید و درماه اول ریزش یک سوم ارزش خود را از دست داد و در دور بعدی ریزش که در 27 جولای و 24 آگوست رخ داد این افت عمیقتر شد. آخرین سیکل ریزشی این بازار هم در 4 و 7 ژانویه به وقوع پیوست. در اوایل سال 2016 این ریزش متوقف شد. برای ترسیم ابعاد این ریزش و سنگینی آن باید به این نکته توجه داشت که حمایتهایی که از سوی دولت به موجب متوقف کردن این ریزش انجام شد نتوانست جلوی آن را بگیرد. جمع اتفاقاتی که حول این محور به وقوع پیوسته است بسیار به اتفاقات بورس تهران شباهت دارد.
در سال 2015 بازار سهام چین وضعیت و شرایط مطلوبی پیدا کرد و رشد خوبی را تجربه کرد. اما در این رشد سرمایهگذاران خرد شیوهای عاقلانهتر را برای سرمایهگذاری اتخاذ کرد. سرمایهگذاران خرد که ما آنها را تحت لفظ حقیقیها در بازار ایران میشناسیم، 487.7 میلیارد یوآن ( معادل 71.4 میلیارد دلار ) سهام را از طریق فاندها ( ابزارهای سرمایهگذاری غیر مستقیم ) و صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سهام خریدند. این موضوع با اتفاقی که در سال 2015 کاملا در تضاد است. در آن زمان حقیقیها با پمپاژ 2.2 تریلیون دلار از طریق حسابهای معاملاتی خود به طور مستقیم سبب شکلگیری حبابی عظیم در بازار شدند ( این عدد فقط اندکی کمتر از دو برابر منابع در اختیار فاندها بود).
تغییر به وجود آمده نشاندهنده آن است که دید عموم مردم و سرمایهگذاران نسبت به فاندها و به طور کلی سرمایهگذاران حرفهای دستخوش تغییر شده است. دیدی که قبلتر وجود داشت این بود که فاندها به دلیل سرمایهگذاری در مقاصدی که کمریسکتر هستند، بازدهی کمتری را عاید سرمایهگذاران میکنند. اما با سرمایهگذاری مستقیم در شرکتهای کوچکتر سه برابر شدن سرمایه افراد در مدتی کمتر از حتی یک ماه، به هیچ عنوان امری دور از انتظار و دستنیافتنی تلقی نمیشد.
دادههای موجود از عملکرد صندوقها از سال 2015 نشانگر آن است که این فاندها توانستهاند در چند سال اخیر عملکردی بهتر از کلیت بازار داشته باشند
براساس دادههای موجود به دلیل شرایط به وجود آمده در سال 2015 و استقبال مجدد سرمایهگذاران، صندوقهای سرمایهگذاری در اوایل سال 2015 موفق به فروش 428 ابزار مبتنی بر سهام به ارزش 1.05 تریلیون یوآن شدند.
در بازار چین که در ادوار قبلی تحت سلطه سرمایهگذاران خرد بوده است، همواره دلیل نوسانات عظیم بازار را این دست از سرمایهگذاران میگماردند، این موضوع پیشرفت بزرگی محسوب میشود که میتواند از بروز تلاطمهای شدیدی همچون 2015 و شکلگیری حباب و رواج رفتارهای سوداگرانه جلوگیری کند.
حتی کمیسیون تنظیم مقررات اوراق بهادار چین، در اواخر ماه اوت قوانین حاکم بر بازار را به منظور حمایت بیشتر از حقوق و منافع سرمایهگذاران خرد را دستخوش تغییر داد. این دست از اتفاقات برای فعالین بازار سهام ایران بسیار آشناست. به گفته یانگ دلونگ اقتصاددان ارشد بازار سهام چین در سال 2020 بلوغ نسبی پیدا کرد و سرمایهگذاران خرد یا همان حقیقیها نیاز داشتن آگاهی و استفاده از تحقیقات و دانش بنیادین را درک کردند.
مقایسه رفتار سرمایهگذاران ایران و چین
تجربهای که در ایران بدست آمده هم این بیانکننده سناریویی مشابه است. در سال 1399 قبل از اینکه بازار سهام ایران دچار ریزشی سنگین شد، شاخص کل بورس اوراق بهادار از حوالی 2.100 میلیون واحد تا حدود سطح یک میلیون واحد ریخت. در دورانی رونق بازار و قبل از شروع شدیدترین ریزش تاریخی بازار سرمایه روزانه شاهد ورود پول سنگینی از سوی حقیقیها به بازار بودیم و پس از اینکه بازار دچار ریزش شد عمده ضرری که سرمایهگذاران متحمل شدند، توسط آن دسته از حقیقیهایی به صورت مستقیم وارد بازار شده بودند، رقم خورد. اما در این روزها که بازار وضعیت بهتری پیدا کرده است دیگر نه تنها شاهد ورود پول حقیقی نیستیم بلکه حتی آمار معاملات خرد، خروج پول حقیقی یا ورود پول حقوقی را نشان میدهد.
مقایسه بازدهی شاخص کل بورس و صندوقهای سهامی
این نکته میتواند روایتگر همان سناریو اتفاق افتاده در چین باشد. یعنی رونق کنونی بازار سرمایه ایران به لطف پول حقوقیها رخ نداده است و اینبار هم همان حقیقیها هستند که با آوردن پول خود از طریق ابزارهای غیر مستقیم که اثر خود را تحت عنوان کدهای حقوقی بر معاملات خرد میگذارد، سبب رشدهای اخیر بازار شدهاند. این سناریو میتواند پاسخ یکی از بزرگترین علامت سوالهای موجود در ذهن فعالین و علت تداوم خروج پول حقیقی در این روزهای بازار را به روشنی بدهد.