یک اندیشکده روسی به تحلیل روابط میان چین و روسیه پرداخته است.
به گزارش تجارت ایران و چین، روابط میان روسیه و چین خصوصا پس از تحریمهای آمریکا نسبت به قبل میان دو کشور بیشتر از قبل شده است. در تازهترین خبرها اندیشکده باشگاه مباحثه والدای به قلم آناستاسیا استپانووا مقالهای را منتشر کرد و به تبیین مسائل اقتصادی میان چین و روسیه پرداخت، همچنین به سیاست خارجی و برنامههای توسعه چین نیز اشاره کرده است.
برای دسترسی سریع تر به اخبار عضو اینستاگرام تجارت ایران و چین شوید
در گزارشی که توسط تسنیم منتشر شده، آمده است: استپانووا در مقدمه این مقاله، مینویسد: اقتصاد جمهوری خلق چین طی 30 سال گذشته به طور مداوم در حال رشد بوده است. چین از نظر تولید ناخالص داخلی اسمی در رتبه دوم، پس از ایالات متحده آمریکا قرار دارد. همچنین، نسبت به اوایل قرن بیستویکم، تولید ناخالص داخلی چین 12 برابر شده و طی این سالها این کشور از ایتالیا، فرانسه، بریتانیای کبیر، آلمان و ژاپن پیشی گرفته است.
وی اضافه میکند: با توجه به شاخص برابری قدرت خرید(PPP)، چین طی سال 2014 در صدر ردهبندی جهانی قرار میگیرد، همچنین این کشور از نظر تولید صنعتی پیشتاز است. شرکتهای چینی مانند علیبابا و تنسنت از نظر سرمایه در بین 10 شرکت برتر جهان قرار دارند و ارزش بازار آنها نزدیک به 1 تریلیون دلار است. شرکتهای دیگری مانند شیائومی، بیدو، لنوو و هوآوی نیز در به صورت روز افزون در حال توسعه هستند. به طور کلی، افزایش قابلتوجهی در سرمایه شرکتهای چینی، بهویژه در زمینه ارتباطات از راه دور، تجارت الکترونیکی، داروسازی و غیره وجود دارد.
کارشناس روس با توجه به تأثیر ایپدمی کرونا، توضیح میدهد: همهگیری ویروس کرونا تغییراتی را در شاخصهای مربوط به رشد اقتصادی کشورها ایجاد کرده است. در سالهای اخیر، نرخ رشد اقتصاد چین از 6% در سال فراتر رفته است. با این حال، از سال 2017 تولید ناخالص داخلی چین روند کاهشی را تجربه کرده است که به دلایل خارجی و داخلی ایجاد شد. در سال 2020، تولید ناخالص داخلی 2.3% رشد کرد، اما در سهماه چهارم همین سال، چین توانست شاخصهای اقتصادی خود را به حالت قبلی بازگرداند و این کشور در دوره همهگیری در رشد اقتصادی پیشرو شد.
بیشتر بخوانید:
در این مقاله آمده است: برنامههای توسعه اقتصادی چین بلندپروازانه است. بر اساس مطالعات مرکز تحقیقات اقتصادی و کسبوکار در انگلیس، اقتصاد چین میتواند تا سال 2028 از اقتصاد آمریکا فراتر برود. همزمان، دوره همهگیری کرونا و روشهای مختلف کشورها برای مواجه با آن در حوزه اقتصادی، به رشد اقتصادی سریعتر چین کمک کرد.
استپانووا درباره 3 هدف عمده و مشترک چینیها، مینویسد: در چین، دستیابی به رویای احیای ملت چین، شامل سه مرحله است. مرحله اول ونبائو (به معنای نبود گرسنگی و فقر)، مرحله دوم شیائوکانگ (ایجاد جامعهای با درآمد متوسط) و مرحله سوم داتونگ نام دارد که به دنبال جامعه ایدهآل را از طریق هارمونی برتر است.
وی درباره برنامههای 5 ساله چین، توضیح میدهد: در سال 1953، اولین برنامه 5 ساله طراحی شد و بر روی گذار از یک اقتصاد کشاورزی (به صورتی که بیشتر افراد شاغل کشاورز بودند) به توسعه تولید صنعتی پیشرفته تمرکز داشت. تأکید ویژه نیز توسعه صنایع سنگین بود. در مجموع، 13 برنامه 5 ساله اجرایی شد. این برنامه شامل اهدافی برای رشد اقتصادی، دستورالعملهایی برای اصلاحات اقتصادی و نوسازی صنعتی است. بنیانهای توسعه سیاسی-اجتماعی چین در برنامههای 5 ساله نهفته است.
کارشناس روس، اضافه میکند: اولین برنامه 5 ساله، یک رویکرد برنامهریزی شده برای توسعهی اقتصادی را دنبال میکرد، این طرح شامل سهمیهبندی و نرخ تولید مشخصی در غلات، فولاد و غیره بود. چین به سمت تشکیل یک اقتصاد بازار سوسیالیستی با دستکاریهای چینی حرکت کرد. در این راستا، اهمیت برنامهریزی مرکزی کاهش یافته است.
در این مقاله، آمده است: از سال 2010، مقامات چین توجه بیشتری به توسعه فناوری نشان دادند. دستورالعمل های اصلی در دوازدهمین برنامه 5 ساله توسعهی علمی، تحصیلی و فناوری پیشرفته بوده است. همچنین، برای اولین بار توجه زیادی به مسائل مربوط به محیط زیست صورت گرفت. در سیزدهمین برنامه 5 ساله (2016-2020) تأکید اصلی بر توسعه نوآوریها بود.
استپانووا درباره آخرین برنامه 5 ساله چین، تبیین میکند: چهاردهمین برنامه 5 ساله چین (2021-2025) و اهداف بلند مدت آن تا سال 2035، محورهای اصلی توسعه چین در سالهای آینده مورد بحث قرار گرفته است. در این برنامه، ایده شی جینپینگ، رئیس جمهور چین درباره سوسیالیسم با ابعاد چینی در عصر جدید، توسعه سریع چین مدرن است. از سوی دیگر، ابتکار عمل بینالمللی چین توسط شی جینپینگ در اواخر سال 2013 اعلام شد که شامل دو مفهوم کمربند اقتصادی جاده ابریشم و جاده ابریشم دریایی قرن بیستویکم است. این دو مفهوم با یکدیگر شامل ابتکار یک کمربند-یک میشوند که در توسعه اوراسیا از اهمیت بسزایی برخوردار است.
کارشناس روس، تأکید میکند: این ابتکار که در چین به عنوان پروژه قرن به شمار میرود، حدود 78 کشور در جهان را پوشش میدهد. همچنین، هدف آن ایجاد مسیرهای تجاری بین چین و کشورهای آسیای مرکزی، روسیه، اروپا و کشورهای ساحلی در منطقه هند و پاسیفیک، از طریق شبکهای از جادهها، خطوط راهآهن، خطوط لوله نفت و گاز، بنادر و سایر پروژههای زیرساختی است. از این نظر، توسعه روابط روسیه و چین بزرگترین ظرفیت برای پیوند یک کمربند-یک جاده، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و مشارکت اوراسیای بزرگتر است.
پژوهشگر مناسبات مسکو-پکن، درباره توسعه روابط اقتصادی 2 کشور، مینویسد: اخیراً، روابط روسیه و چین به یک نقطه عطف جدیدی رسیده است. در 16 جولای سال جاری، هر دو کشور بیستمین سالگرد امضای معاهده همسایگی خوب و همکاری دوستانه را جشن گرفتند. صادرات بین 2 کشور طی سال 2018 از 100 میلیارد دلار نیز فراتر میرود و قرار است این رقم تا سال 2024 به 200 میلیارد دلار برسد. البته ممکن است با توجه به همهگیری، زمانبندی کمی تغییر کند.
وی در پایان، تأکید میکند: افزایش صادرات متقابل به توسعه بیشتر همکاری سیاسی و اقتصادی روسیه و چین کمک خواهد کرد، در همین زمینه گسترش بازپرداختِ حسابها از طریق ارزهای ملی، برای هر 2 کشور نیز پیامد مثبت و مهمی در این روند خواهد داشت.