هر ساله تعدادی از عکاسان از کشورهای مختلف، برای تماشای مناظر وآداب و رسوم کشورمان به ایران سفر میکنند، از میان آنها، تعدادی از عکاسان چینی، نتیجه سه سال سفر خود را به صورت تابلو برای مردمشان به تصویر کشیدند.
به گزارش تجارت ایران وچین، یکی از راههای معرفی کشورها به افراد، استفاده از هنر عکاسی و نشان دادن آنها در قالب تصویر است. به همین خاطر یک عده از عکاسان کشور چین، در طی سه سال سفر به ایران، از نزدیک در جریان نوع زندگی، آداب و رسوم و فرهنگ مردم ایران قرار گرفتند، ونتیحه مشاهدات خود را به شکل برگزاری یک نمایشگاه عکس به مردم کشور خود نشان دادند، این امر مورد توجه و استقبال چینیها نیز واقع شد.
در این گزارش که توسط ایسنا، منتشر شده، آمده است: فائزه آخوندی، راهنمای رسمی ایرانگردی و جهانگردیِ چینیزبان که حدود ۱۰ سال است در زمینه فرهنگ گردشگران چینی مطالعه و پژوهش میکند، این خبر را به ایسنا داد و گفت: این نمایشگاه در نتیجه سفرهای عکاسان یکی از انجمنهای عکاسی شناختهشده در چین است. آنها به کشورهای زیادی سفر میکنند؛ از قطب شمال تا کویرهای ایران. ما در سفر ایران از شمال تا جنوب، شرق و غرب را در چند نوبت دیدهایم، تا اینکه چندی پیش دستاورد آن سفرها در نمایشگاه عکسی نشان داده شد که با استقبال زیادی روبهرو شد و یقین دارم اثر زیادی بر چینیها خواهد داشت و تصویر زیباتری را از ایران در ذهن آنها ایجاد خواهد کرد..
بیشتر بخوانید:
نمایشگاه بین المللی سرمایه گذاری و تجارت چین امروز به اتمام رسید
او با اشاره به علاقه چینیها به عکاسی، بیان کرد: گردشگران چینی که به ایران سفر میکنند معمولا دو دستهاند؛ آنهایی که حرفهای عکاسی میکنند و حاصل کار خود را در منابع رسمی منتشر میکنند و گروهی که عکاس نیستند، اما به آن علاقه دارند و عکسهایشان را در فضای مجازی انتشار میدهند که هر دو گروه برای تغییر ذهنیت چینیها نسبت به ایران خیلی تاثیرگذارند.
آخوندی ادامه داد: معمولا با گروههای عکاس که به ایران میآیند خیلی حرفهای برخورد نمیشود تا تبلیغ ایران درست انجام شود. از آنجا که شغل پدربزرگم عکاسی بوده، شناخت نسبی از مطالبات آنها در سفرهای عکاسی دارم، بنابراین وقت بیشتری میگذارم. برای این استادان و عکاسان چینی هم سعی کردم برنامه متفاوتی تنظیم کنم؛ به هر شهری که میرفتیم با انجمنهای عکاسی ارتباط میگرفتم و عکاسی را از آن منطقه همراه میکردیم، یا با انجمن عکاسان میراث فرهنگی هماهنگ میکردم و حتی سراغ عکاسان پیشکسوت رفتیم، در شهر یزد با «رحیم خان»، عکاس قدیمی این شهر همراه شدیم که اتفاقا دوست پدربزرگ عکاسم بود و داستان چگونگی آغاز حرفهای عکاسی در یزد را با دعوت از پدربزرگم برای چینیها تعریف کرد و چقدر هم شنیدن این قصه برایشان جذاب بود و تجربه متفاوتی شد. همه این کارها برای این بود که سفر ایران برای گروههای عکاسی که از چین میآمدند جذاب باشد تا گروههای بیشتری را تشویق کنند. برای تورهای عکاسی باید وقت بیشتری گذاشت تا تصویر خوبی از ایران نشان داده شود.
او اضافه کرد: در جریان این سفرها حتی به خانه ایرانیها رفتیم، از روستایی تا شهری، چون فرهنگ زندگی و چیدمان داخل خانههای چینیها با ایرانیها بسیار متفاوت است و این موضوع برای آنها جذاب است.
این راهنمای گردشگری ادامه داد: این گروهها که حدود سه چهار سالی پی در پی به ایران سفر کردند، تصمیم گرفتند نمایشگاهی را از تمام کشورهایی که عکاسی کردهاند، برگزار کنند و چون تعداد سفرهایشان به ایران بیشتر از دیگر کشورها بود، بخش ویژهای را به ایران اختصاص دادند و این نکته را حتی در بنر و دعوتنامههای نمایشگاه تاکید کردهاند که این نمایشگاه عکس با موضوع اصلی ایران است.
او همچنین گفت: استقبال از این نمایشگاه زیاد بود، مخصوصا که چینیها برای اجتماعات دیگر محدودیت ندارند و این انجمن هم قوی و معتبر است و مخاطبان زیادی دارد و حتما میتواند دیگران را برای سفر به ایران در آینده راغب کند. چینیها خیلی به تبلیغاتی که از هموطنان خود دریافت میکنند، توجه و اعتماد دارند و حتما این عکسها اثر میگذارد.
این فعال گردشگری سپس به “فرصتسوزیهایی که از سوی مسؤولان کشور در برخورد با این رویدادها میشود” اشاره کرد و گفت: وقتی این نمایشگاه در چین برگزار شد از برخی مسؤولان تقاضا کردم با اهدای هدیهای، هرچند کوچک از این عکاسان تقدیر کنند که با هزینه خودشان به ایران آمدهاند و حالا با نمایش این عکسها برای کشور ما تبلیغ مؤثر میکنند، اما حتی نشانی محل برگزاری نمایشگاه را نپرسیدند و استقبالی هم از آن پیشنهاد نشد.
آخوندی اظهار کرد: وقتی مسؤولان دنبال تبلیغ ایران هستند، چرا شخص یا گروهی را که با هزینه خود به ایران سفر و تبلیغ میکند، حمایت نمیکنند؟ برای تهیه و تولید محصولات تبلیغی ایران هزینه و بودجههای سنگینی میشود اما نتیجه حتی در سلیقه گردشگر نیست و محصولی کارآمد و کاربردی هم تولید نمیشود. این همه برای معرفی «دهکده پارسیان» در چین که هیچ سندیت تاریخی برای آن وجود ندارد و بیشتر شبیه افسانه است، هزینه شد، اما برای تبلیغاتی که بدون هزینه و متناسب با سیقه گردشگر خارجی انجام میشود حتی در حد اهدای چند بشقاب مینا قدردانی نکردند.