در حالی که ادامه مذاکرات برجام سرنوشت مبهمی دارد، عدهای از تحلیلگران اقتصادی و سیاسی از تغییر رویکرد چین در قابل برجام سخن میگویند.
به گزارش تجارت ایران و چین، از آخرین دور مذاکرات برجام که در وین برگزار شد، دیگر خبری از ادامه نشستها نشد. در این بین عدهای از تغییر رویکرد چین در برابر برجام صحبت میکنند. چین که با بستن قراداد 25 ساله با ایران به توسعه روابط خود با کشورمان سرعت بیشتری بخشید، حال سوال اینجاست که علت این تغییر رویکرد چیست؟
برای دسترسی سریع تر به اخبار عضو اینستاگرام تجارت ایران و چین شوید
جان آلترمن، رئیس میز خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) رویکرد دولت چین نسبت به تلاشهای دیپلماتیک با هدف احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ را بررسی، و شواهد و دلایلی را ارائه کرده است که به زعم وی نشان میدهد که پکن در حال ایفای نقش «غیرسازنده» در مسیر احیای برجام است.
به گزارش اقتصادنیوز؛ جان بی. آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS)، در مطلبی که وبگاه این اندیشکده مستقر در واشنگتن دی.سی با عنوان «سردردهای چین برای توافق ایران» منتشر کرده، ضمن تبیین نحوه بازیگری و رویکرد پکن در روند مذاکرات وین با هدف بازگشت متقابل طرفها به توافق، شواهد و دلایلی را برشمرده که به باور وی نشان میدهد که «چین در حال ایفای نقش غیرسازنده در مسیر احیای برجام است».
بیشتر بخوانید:
این استاد مطالعات خاورمیانه در دانشکده مطالعات پیشرفته بینالمللی دانشگاه جان هاپکینز، در مقاله خود آورده است:
راب مالی ، نماینده آمریکا در امور ایران ، پیش از نشست مهم شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی (13 سپتامبر) یک سفر سریع به پایتخت های کلیدی انجام داد و با مقامهای کشورهای عضو برجام دیدار کرد. وی علاوه بر پاریس، برای گفتگو با روسها به مسکو سفر کرد. اما او به پکن نرفت و پکن نیز نزد او نیامد.
این نشانه دیگری است که افزایش تنش های چین و آمریکا به احتمال زیاد تلاش های ایالاتمتحده برای محدود کردن برنامه هسته ای ایران را پیچیده می کند.
از دیرباز عقل متعارف این بوده است که چین علاقه ای به ایفای نقش برجسته در مذاکرات هسته ای ایران ندارد. در دور قبلی مذاکرات بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ چین به روسیه اجازه داد مذاکرات سخت و تهدید آمیز را انجام دهد و وقتی زمان نهایی کردن توافق فرا رسید، چین از هر آنچه روس ها حمایت کردند، حمایت کرد. دلایل متعددی وجود دارد که فکر می کنیم این وضعیت در حال تغییر است.
دلایل تغییر رویکرد چین نسبت به برجام
اولین مورد کلی، دیپلماسی چین و آمریکا است.
هنگامی که جیک سالیوان ، مشاور امنیت ملی و آنتونی بلینکن ، وزیر خارجه آمریکا در ماه مارس با دیپلمات های برتر چینی در آنکورج دیدار کردند، لحنها تلخ و اتهام آمیز بود و پس از آن دیدارهای مقامات ارشد ایالاتمتحده و چین ضعیف بود.
ژولای گذشته، وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجه، در برقراری ارتباط با همتایان متناسب خود دچار مشکل شد و جان کری ، نماینده ویژ رئیسجمهور در امور تغییر اقلیم (و وزیر امور خارجه سابق) در ماه سپتامبر به چین سفر کرد تا مورد استقبال یک مقام سطح پایین قرار گیرد و جلسات اصلی وی از طریق اپلیکیشن زوم انجام شد، آن هم فقط چند هفته پس از ملاقات حضوری همان مقامات ارشد با رهبران طالبان. دیپلماسی چینی “گرگ جنگجو” در دید واضح است: چین از رفتارهای ایالاتمتحده آشکارا شکایت می کند، افول ایالاتمتحده را مسخره می کند و تهدید به سرپیچی از چین عواقبی خواهد داشت. زمینه گسترده همکاری چین و آمریکا در حال کمرنگ شدن است.
مورد دوم نقض آشکار تحریم های آمریکا علیه ایران از سوی چین است که از دولت ترامپ شروع شده و در دولت بایدن فزونی یافته است.
چین نفت ایران را با نقض آشکار تحریمهای آمریکا وارد کرده است. تیم بایدن عدم اجرای سختگیرانه تحریمها را یک گام آرام به نشانه حسن نیت در قبال ایران و چین دانست. ایران به شدت به پول نقد نیاز داشت تا رنج ایرانیان کاهش یابد. در همین حال ، چین از نفت با تخفیف بهرهمند شد. تا زمانی که مذاکرات هسته ای پیش میرفت، فروش بشکههای نفت در اینجا و آنجا می توانست به عنوان تسهیلکننده مذاکرات عمل کند.
با این حال، واردات چین در بهار از قطره به سیل تبدیل شد و در ماه مه بالغ بر حدود یک میلیون بشکه در روز وارد کرد. در شرایطی که آینده مذاکرات هسته ای در هاله ای از ابهام قرار دارد، مشخص نیست که آیا ایران همچنان به سادگی حسن نیت آمریکا را به جیب میزند یا خیر ، و آیا چین مایل است میزان واردات خود از این کشور را با درخواست فزاینده ایالاتمتحده قطع کند یا خیر.
سومین مورد، غیبت قابل توجه چین در تلاش های جمعی 1+5 برای بازگرداندن ایران به توافق هسته ای است.
روسیه با دولت بایدن اختلافات زیادی دارد و روابط پیچیده ای با ایران دارد که شامل همکاری مستقیم در برنامه هستهای غیرنظامی ایران می شود. با این وجود ، مقامات روسی به وضوح نگران برنامه هسته ای ایران هستند و آنها در مورد ضرورت خویشتن داری ایران صراحتا اظهار نظر کرده اند.
میخائیل اولیانوف ، دیپلمات روس ، نقش اصلی را در مذاکرات هسته ای مستقر در وین با ایران بر عهده داشته و پیام هایی را بین مقامات ایرانی و آمریکایی منتقل می کند.
غیبت آمریکا در جلسات کمیسیون مشترک، به دیپلماسی روسیه اهمیت بیشتری می بخشد و در حالی که روسیه با هیچ یک از طرفین همسو نیست، یک مذاکره کننده ارشد آمریکایی هفته گذشته در جلسه پشت درهای بسته گفت که «تمایل روسیه به ایفای نقش مثبت» را به وضوح می بیند و رویکرد مسکو را “بسیار همکاریجویانه” توصیف کرد. «آنها می خواهند با ما همکاری کنند تا ببینند آیا می توانیم دوباره به توافق برسیم».
چین نیز نگرانی جدی در مورد برنامه هستهای ایران دارد، اما خوشحال است که می تواند سوار بر تلاشهای جهانی برای محدود کردن برنامه هستهای ایران باشد.
چین همه احساسات صحیح را در مورد تمایل به حل و فصل اختلافات از طریق مذاکره نشان می دهد، اما همزمان توافقنامه های خود را با ایران دنبال می کند و از مزیت قابل توجه خود نه تنها به دلیل نسبت اندازه اقتصاد دو کشور، بلکه از وضعیت ایزوله ایران تحت تحریم نیز استفاده می کند. چین حدود یک سوم تجارت ایران، و ایران کمتر از 1 درصد تجارت چین را به خود اختصاص داده است. اقتصاد چین 30 برابر اقتصاد ایران و جمعیت آن 18 برابر بیشتر است.
ایران و چین
در حالی که چین گسترش برنامه هستهای ایران را نامطلوب می داند، اما از جانب ایران احساس خطر نمی کند. در عوض ، چین ایران را به عنوان مهره مفیدی برای استفاده در سیاست خارجی خود میداند و میزان فاصله و نزدیکی خود به ایران را تا حدی به عنوان راهی برای نزدیک شدن به یا فاصله گرفتن از ایالاتمتحده و متحدانش در نظر می گیرد. انگیزه اصلی در حال حاضر این است که بیشتر پیشروی کنیم.
اتحاد ایران و چین علیه جایگاه جهانی آمریکا
برای ایالاتمتحده ، این خبر تلخی است. دیدگاه های رهبران ایران در مورد مذاکرات هسته ای همچنان مبهم است، اما نشانههای فزاینده ای وجود دارد که نشان میدهد دولت رئیسی و طیف حامی او، نسبت به ایالاتمتحده بیش از هر زمان دیگری بیاعتماد هستند.
بنابراین، از یکسو، چین که به طور فزایندهای بر تضعیف قدرت و نفوذ ایالاتمتحده متمرکز است، به یک ابزار جانبی برای مقاومت ایران تبدیل میشود، و از سوی دیگر، اهداف دوگانه چین یعنی جلب رضایت ویژه ایران (که منافع اقتصادی چین را هم در بر خواهد داشت) و زیر پا گذاشتن موقعیت جهانی ایالاتمتحده را نیز محقق میکند.
همانطور که تنشهای کنونی با فرانسه نشان میدهد، به نظر میرسد دولت بایدن متوجه شده است که شیفت به سوی اقیانوس آرام پیامدهای جهانی خواهد داشت. اما تاکنون، به نظر نمیرسد که استراتژی چندانی برای پیگیری منافع دیپلماتیک مشترک با چین و تقسیم بندی تنش های دو جانبه داشته باشد.
ایران نمونه جالبی است که نشان میدهد ایالاتمتحده چگونه چنین وظیفهای را با روسیه انجام داده است. اگر ایالاتمتحده بتواند یک ترفند مشابه با چین را در مورد مسائل ایران مدیریت کند، این میتواند به مسائل دیگر مانند تغییر اقلیم نیز سرایت کند. در غیر این صورت، احیای برجام برای ایالاتمتحده بسیار دشوار است، چه برسد به توافق “طولانیتر و قویتر” که دولت به عنوان هدف خود تعیین کرده است.